معنی انبرک جراحی
حل جدول
پنس
لغت نامه دهخدا
انبرک. [اَم ْ ب ُ رَ] (اِ مصغر) انبر کوچک. منقاش. (یادداشت مؤلف).
کارد جراحی
کارد جراحی. [دِ ج َرْ را] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) نیشتر. نشتر. رجوع به نشتر شود.
فارسی به آلمانی
Feder (f), Frühjahr (n), Frühling (m), Springen, Sprung (m)
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
نیشگری کار نیش (اسم) رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن انساج و اعضای ناسالم و معیوب بمنظور بهبود حال مریض سر و کار دارد، شغل جراح عمل جراح. یا جراحی پلاستیک. رشته ای از جراحی که بمنظور ترمیم اعضای از دست رفته یا زیباتر ساختن اعضای موجود انجام میشود جراحی ترمیمی.
فرهنگ عمید
شغل و عمل جراح،
شاخهای از پزشکی که عبارت است از بریدن و شکافتن قسمتهای مختلف بدن، برداشتن یا ترمیم بافتهای مریض و معیوب، و پیوند و بخیۀ جراحات،
* جراحی پلاستیک: (پزشکی)
نوعی جراحی سطحی که برای زیبایی چهره و سایر اندام انسان صورت میگیرد و جراح بافتهای برآمده و نازیبا را با عمل جراحی ترمیم و معالجه میکند،
انتقال نسج سالم برای ترمیم نسج آسیبدیده،
فرهنگ واژههای فارسی سره
کَرنت، کارد پزشکی
فرهنگ معین
(جَ رّ) [ع - فا.] (حامص.) (اِ.) رشته ای از علم پزشکی که با قطع و برداشتن یا ترمیم اعضای ناسالم و معیوب به منظور بهبود حال بیمار سر و کار دارد.
فارسی به ایتالیایی
chirurgia
معادل ابجد
495